جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بی کردار: (تعداد کل: 1)
بی کردار
[کِ] (ص مرکب) (از: بی + کردار) که کردار ندارد. بی عمل :
وگر گفتار بی کردار داری
چو زراندود دیناری بدیدار.ناصرخسرو.
|| دشنامی است لوطیان را. آنکه به اعمال خیر و جوانمردانه نگراید. (از یادداشت مؤلف). بدکردار. نادرست. غیرقابل اعتماد. (فرهنگ عامیانهء جمالزاده).
وگر گفتار بی کردار داری
چو زراندود دیناری بدیدار.ناصرخسرو.
|| دشنامی است لوطیان را. آنکه به اعمال خیر و جوانمردانه نگراید. (از یادداشت مؤلف). بدکردار. نادرست. غیرقابل اعتماد. (فرهنگ عامیانهء جمالزاده).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.